Thursday, April 11, 2013

شخصاً خدا را شناختن براي ايجاد رابطه با خداوند چه چيزي لازم است؟


 آيا بايد در انتظار وقوع يک رعد و برق باشيم؟ آيا بايد خود را کاملاً وقف کارهاي ديني و مذهبي نماييم؟ و يا شايد براي اينکه بتوانيم با خدا ارتباط برقرار کنيم بايستي تبديل به انسان خوبي شويم تا او ما را بپذيرد؟ در حقيقت هيچکدام از اين کارها آن چيزي نيست که خدا از ما انتظار دارد. خدا در کتاب مقدس به طور واضح و آشکار به ما ميگويد که چگونه بايد او را بشناسيم. در اينجا شما خواهيد خواند که چطور ميتوانيد يک رابطة شخصي و مستقيم را همين حالا با خدا آغاز نماييد.  اصل شمارة يک: خداوند شما را دوست دارد و يک نقشة عالي براي زندگي شما تدارک ديده است.  خداوند نه تنها شما را آفريده است بلکه شما را دوست دارد. در واقع به قدري شما را دوست دارد که مايل است هم اکنون شما او را شناخته و حيات ابدي را در کنار او سپري كنيد. عيسي فرمود: «زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود که پسر يگانة خود را داد تا هر که به او ايمان آورد، هلاک نگردد بلکه حيات جاوداني يابد.» (يوحنا 3 : 16) مسيح به اين جهان آمد تا همة ما شخصاً خدا را شناخته و نقشة عالي او را درک کنيم. فقط مسيح قادر است تا به زندگي ما معنا ببخشد.  چه چيزي باعث مي شود تا ما از شناخت خدا غافل باشيم؟  اصل شمارة دو: همة ما گناه کردهايم و گناه ما را از خدا جدا ساخته است.  ما به خوبي آگاه هستيم که به علت وجود گناه، بين ما و خدا دوري و جدايي به وجود آمده است. کتاب مقدس به ما ميگويد: «جميع ما مثل گوسفندان گمراه شده بوديم و هر يکي از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جميع ما را بر وي نهاد.» (اشعيا 53 : 6) در حقيقت طرز برخورد ما با خدا يکي از اين دو حالت است: يا نسبت به خدا تمرد جسته و آشکارا در مقابل خدا طغيان و سرکشي از خود نشان ميدهيم، و يا اينکه به طور منفعل با اين موضوع برخورد كرده و با بيعلاقگي و لاقيدي به خدا و راههاي او نگاه ميکنيم. در واقع هر يک از اين دو حالت گواهي است بر وجود آنچه که کتاب مقدس آن را گناه مينامد، و نتيجة گناه همانطور که در کتاب مقدس ميخوانيم اين است: «زيرا مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حيات جاوداني در خداوند ما عيسي مسيح.» (روميان 6 : 23) اگرچه ممکن است بخواهيم با سعي و تلاش خودمان به خداوند نزديک شويم، اما بايد بدانيم که شکست خواهيم خورد.  0 اين شکل نشان ميدهد که شکاف عظيمي بين ما و خداوند وجود دارد. پيكانهايي که در شكل ميبينيد نشان ميدهد که ما چگونه سعي ميکنيم تا با تلاشهاي خود به خداوند نزديک شويم. شايد فکر کنيم که با انجام دادن کارهاي خوب و يا متوصل شدن به فلسفههاي اخلاقي ميتوانيم رضايت خدا را جلب نماييم. اما واقعيت اين است که کوشش ما در اين راستا براي پوشاندن گناهانمان کفايت نميکند. چگونه ميتوانيم اين فاصله را پر کنيم؟  اصل شمارة سه: عيسي مسيح تنها راهي است که خدا براي ما تدارک ديده است. فقط از طريق عيسي مسيح ميتوانيم خدا را شناخته و محبت و نقشة عالي خداوند را در زندگيمان تجربه کنيم.  همة ما سزاوار آن هستيم تا به خاطر گناهانمان مجازات شويم. اما در اين بين يک مشکل وجود دارد و مشکل اين است که سزاي گناه مرگ است. از آنجايي که خداوند مايل نيست تا ما جداي از او بميريم، و به دليل محبتي که نسبت به ما دارد، عيسي مسيح را فرستاد تا به جاي ما بميرد. عيسي مسيح بر روي صليب تمامي گناهان ما را بر خود گرفت و تاوان همة گناهانمان را پرداخت نمود. در کتاب مقدس ميخوانيم: «زيرا که مسيح نيز براي گناهان يک بار زحمت کشيد، يعني عادلي براي ظالمان، تا ما را نزد خدا بياورد.» (اول پطرس 3 : 18) و در آية ديگري ميخوانيم: «نه به سبب اعمالي که ما به عدالت کرده بوديم، بلكه محض رحمت خود ما را نجات داد.» (تيطس 3 : 5) به دليل مرگ عيسي بر روي صليب ديگر گناهانمان باعث جدايي ما از خداوند نميشود.  کتاب مقدس ميفرمايد: «زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود که پسر يگانة خود را داد تا هر که بر او ايمان آورد، هلاک نگردد بلکه حيات جاوداني يابد.» (يوحنا 3 : 16)  0 عيسي نه تنها به خاطر گناهان ما مرد، بلکه از مردگان قيام نمود. (اول قرنتيان 15 : 3 - 6 را مطالعه کنيد) به اين ترتيب بدون شک مسيح ثابت کرد که قادر است وعدة حيات ابدي را به ما بدهد. مسيح با رستاخيز خود ثابت نمود که حقيقتاً پسر خدا است و تنها از طريق او ميتوانيم خدا را بشناسيم. به همين دليل عيسي فرمود: «من راه و راستي و حيات هستم. هيچکس نزد پدر جز به وسيلة من نميآيد.» (يوحنا 14 : 6) خداوند به جاي اينکه از ما بخواهد تا با تلاش و کوشش بيشتر خود به او برسيم، به ما ميآموزد تا چگونه بايد ارتباط خود را با او آغاز کنيم.  مسيح ميفرمايد: «هر که تشنه باشد نزد من آيد و بنوشد. کسي که به من ايمان آورد، چنان که کتاب ميگويد از بطن او نهرهاي آب زنده جاري خواهد شد.» (يوحنا 7 : 37 - 38) مسيح به خاطر محبتي که به ما داشت، مشقت و سختي صليب را تحمل نمود و اکنون از ما دعوت ميکند تا ما نيز ايمان آورده و يک رابطة شخصي و مستقيم را با او آغاز کنيم.  تنها دانستن اين مطلب که مسيح براي ما چه کاري انجام داده است و چه دعوتي از ما به عمل ميآورد کافي نيست. براي اينکه بتوانيم با خدا رابطه داشته باشيم، لازم است تا او را به زندگي خود دعوت کنيم.  اصل شمارة چهار: هر يک از ما بايد عيسي مسيح را به عنوان منجي و خداوند خود بپذيريم.  کتاب مقدس ميفرمايد: «و اما به آن کساني که او را قبول کردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، يعني به هر که به اسم او ايمان آورد.» (يوحنا 1 : 12)  ما از طريق ايمان، مسيح را در زندگي خود ميپذيريم. کتاب مقدس ميفرمايد: «زيرا که محض فيض نجات يافتهايد، به وسيلة ايمان و اين از شما نيست بلکه بخشش خداست، و نه از اعمال تا هيچکس فخر نکند.» (افسسيان 2 : 8 - 9) پذيرفتن مسيح به اين معنا است که شما باور داريد مطابق آنچه مسيح ادعا نمود واقعاً پسر خدا است، و سپس از مسيح دعوت کنيد تا هدايت و راهنمايي زندگي شما را در دستان خود بگيرد. (يوحنا 1 : 3 - 8 را مطالعه کنيد) مسيح فرمود: «من آمدم تا ايشان حيات يابند و آن را زيادتر حاصل کنند.» (يوحنا 10 : 10)  دعوت مسيح اين است: «اينک بر در ايستاده ميکوبم، اگر کسي آواز مرا بشنود و در را باز کند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد.» (مکاشفه 3 : 20)  شما به اين دعوت چه پاسخي ميدهيد؟  اين دو دايره را ملاحظه کنيد. 0 زندگي هدايت شده توسط خود شخص      نفس ما بر تخت زندگي نشسته است و فرمانروايي ميکند.     مسيح خارج از زندگي ما است.     تصميمات اتخاذ شده در ارتباط با ادارة زندگي منحصراً در دست خودمان است که اغلب اوقات به ياس و نااميدي ميانجامد.      0 زندگي هدايت شده توسط مسيح      مسيح بر تخت زندگي ما نشسته است و فرمانروايي ميکند.     نفس ما تسليم مسيح است.     شخص تاثير و هدايت مسيح را در زندگي خود ميبيند.  در حال حاضر کداميک از اين دو دايره نمايانگر زندگي شما است؟ شما خود مايل هستيد که کداميک از اين دو دايره نمايانگر زندگي شما باشد؟  رابطة خود را با مسيح آغاز كنيد . . .  شما ميتوانيد هم اکنون مسيح را در زندگي خود بپذيريد. به خاطر داشته باشيد که مسيح فرمود: «اينک بر در ايستاده ميکوبم، اگر کسي آواز مرا بشنود و در را باز کند، به نزد وي در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد.» (مکاشفه 3 : 20) آيا مايل هستيد تا به دعوت مسيح پاسخ گوييد؟ اگر اينچنين است پس اينگونه دعا کنيد.  در حقيقت براي سپردن قلب خود به مسيح، مهم نيست که از چه کلماتي استفاده ميکنيد، چرا که مسيح از نيت قلبي شما به خوبي آگاه است. اما اگر نميدانيد چگونه بايد دعا کنيد، اين دعا به شما کمک خواهد کرد تا نيت قلبي خود را در قالب کلمات بيان کنيد. اينگونه دعا کنيد: «اي عيسي مسيح، من ميخواهم تو را بشناسم. ميخواهم وارد زندگي من شوي. از تو ممنونم که به خاطر گناهان من بر روي صليب جانت را فدا کردي تا اينک بتوانم کاملاً از جانب تو پذيرفته شوم. تنها تو قادر هستي مرا آنگونه عوض کني که بايد باشم. از تو ممنون هستم که گناهان مرا بخشيدي و حيات ابدي را در کنار خداوند به من عطا کردي. زندگيام را در دستان تو ميسپارم. مطابق ميل خود با زندگيام عمل کن. آمين.»  اگر هم اينک با صداقت و از صميم قلب مسيح را به زندگي خود دعوت کرديد، پس مطابق وعدة مسيح، او وارد زندگيتان شده است. از اين لحظه به بعد شما يک رابطة شخصي را با خدا آغاز کردهايد. از اين پس از طريق دعا، مطالعة کتاب مقدس و مشارکت و مصاحبت با ديگر ايمانداران، خدا را هر چه بيشتر و بهتر خواهيد شناخت و مسير رشد روحاني را تا به ابد طي خواهيد کرد

No comments:

Post a Comment