در کلام خدا می خوانیم: " بدون ریختن خون، آمرزش گناهان وجود ندارد" (عبرانیان9: 22). چرا؟ برای اینکه خداوند که عادل مطلق است، در اجرای عدالت خود می فرماید: " هر کسی که گناه ورزد او خواهد مرد" ( حزقیل18: 4) یعنی جانش را از دست خواهد داد یا خونش ریخته خواهد شد. طبق کلام خدا: " همه گناه کرده اند" (رومیان 3: 23). بنابراین می بایست گناه پیدا شود. خدا را شکر کع او از محبت کامل و بی کران خود که " فوق از عقل" است، این چاره را قبل از بنیاد عالم مهیا نمود ( اول پطرس 1: 20-21 و مکاشفه 13: 8). می دانیم که هیچ انسانی نمی تواند چاره این گناه باشد، یعنی در راه بخشیدن گناه دیگران خونش را بریزد. زیرا چنانکه گفتیم همگی گناهکاریم و می بایست برای گناه خود بمیریم بجز انسانی که از هر گناه پاک و مبرا باشد. برای حل این مشکل لازم بود که تنها خدا که هم از هر گناه پاک و مبرا است و هم تنها اوست که می تواند برای همه جان فدا کند. ( زیرا اوست که به همه زندگی می بخشد) به شکل انسان درآید.
در انجیل در اینباره می خوانیم که خدا در نقش " پسر" این کار را انجام داد: " مسیح نیز زحمت دید. او خود از هرگناهی مبرا بود، اما یک بار جان خود را در راه ما گناهکاران فدا کرد تا ما را به حضور خدا بیاورد" (اول پطرس 3: 18).
در کتاب مقدس آیات زیادی وجود دارند که بوسیله آنها این راز الوهیت پیشگویی شده بود و آیات دیگری هم هست که وقوع این پیشگوئیها را بشارت داده اند. که اینک به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
در کتاب اشعیا می خوانیم: " برای ما ولدی زائیده و پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده شد" (اشعیا9: 6). این آیه نه تنها عیسی مسیح را هدا معرفی می نماید بلکه انسانیت و الوهیت او را نیز بر ما مکشوف می گرداند. عبارت " ولدی برای ما زائیده شد" اشاره بر انسانیت عیسی مسیح می کند و عبارت " پسری به ما بخشیده شد" اشاره به الوهیت او می نماید. (در این جا "پسر" همان اقنوم دوم از تثلیث می باشد که او را " خدای قدیر" و " پدر سرمدی" می خوانند)
در انجیل یوحنا باب اول آیه اول می خوانیم " در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود. " در آیه 14 همین باب می خوانیم: " کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. " در انجیل متی هم در این باره می خوانیم: عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است: خدا با ما (الوهیت مسیح)" (متی1: 23).
روح القدس این دو جانبه از شخصیت مسیح یعنی جنبه لاهوتی و ناسوتی او را در رساله به فیلیپیان چنین الهام فرموده است: مسیح عیسی.... " که چون در صورت خدا بود، با خدا برابربودن را غنیمت نشمرد، لیکن خود را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد. و چون در شکل انسان یافت شد، خویشتن را فروتن ساخت و تا به موت بلکه تا به موت صلیب مطیع گردید. از این جهت خدا نیز او را بغایت سرافراز نمود و نامی را که فوق از جمیع نامها است، بدو بخشید. تا به نام عیسی هر زانوئی از آنچه بر زمین و در زیر زمین است خم شود، و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیح، خداوند است برای تمجید خدای پدر" (فیلیپیان 2: 5-8)
No comments:
Post a Comment