آیات اصلی حزقیال بابهای ۳۷-۴۷ – احیای قوم اسرائیل و معبد جدید. دانیال بابهای ۷-۱۲ – رؤیای دانیال در مورد آینده. متی باب ۲۴ – نشانههای پایان جهان. لوقا ۱۷: ۲۰-۳۷، ۲۱: ۵-۳۶ – آمدن ملکوت خدا. اول قرنتیان ۱۵: ۱۲-۵۸ – قیامت. اول تسالونیکیان ۴: ۱۳-۱۸ – آمدن خداوند. دوم تسالونیکیان ۲: ۱-۱۰ – آن مرد شریر قبل از آمدن خداوند ظهور خواهد کرد. دوم پطرس ۳: ۳-۱۳ – نابودی توسط آتش در روز خداوند. اول یوحنا ۲: ۱۸، ۴: ۱-۳ – دجال و روح دجال. مکاشفه بابهای ۶-۲۲ - رؤیاهایی در مورد غضب خدا، مجازات انسان، عمل دجال و فرمانروایی پیروزمندانه مسیح. بازگشت مسیح در کتاب مقدس تمامی مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح «برای داوری بر زندگان و مردگان باز خواهد گشت» (به متی ۲۵: ۳۱-۴۶؛ مکاشفه ۲۰: ۱۱-۱۵ و مقالۀ عمومی: «مقدمه» مراجعه کنید). عیسی نه تنها مرگ و قیام خود را پیشگویی کرد (متی ۱۶: ۲۱؛ مرقس ۸: ۳۱-۳۲، ۹: ۹-۱۰، ۱۰: ۳۳-۴۳)، بلکه بازگشت خود را نیز پیشگویی نمود (متی ۱۶: ۲۷، ۲۵: ۳۱؛ مرقس ۸: ۳۸، ۱۳: ۲۶). عیسی پس از قیام از مردگان، به مدت چهل روز بر زمین ماند و به شاگردان قوت قلب میبخشید (اعمال ۱: ۳). هنگامی که شاگردان نظاره گر صعود وی به آسمان بودند، به ایشان گفته شد که به همین طوری که وی به آسمان بالا برده شد، باز خواهد گشت (به لوقا ۲۴: ۵۱؛ اعمال ۱: ۹-۱۱ مراجعه کنید). از همان ابتدا رسولان به ایمانداران تعلیم میدادند که در انتظار بازگشت مسیح باشند (اعمال ۳: ۱۹-۲۱؛ تیطس ۲: ۱۳؛ عبرانیان ۹: ۲۸). عیسی خود وعده داد که میرود تا برای ما در آسمان مکانی حاضر سازد و نیز گفت کهباز میآیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا ما در آسمان با او زندگی کنیم (یوحنا ۱۴: ۲-۳). عیسی همچنین به پیروانش وعده داد که آنها را در روز بازپسین بر خواهد خیزانید (یوحنا ۶: ۳۹-۴۰، ۵۴). پولس رسول میگوید که در مسیح نیز همه زنده خواهند گشت. لیکن هرکس به رتبه خود؛ مسیح نوبر است و بعد آنانی که در وقت آمدن او از آن مسیح میباشند. و بعد از آن انتها است (اول قرنتیان ۱۵: ۲۲-۲۴). پولس رسول از این قیام بدنهای ما به عنوان پسر خواندگی ما در معنی غایی آن سخن میگوید یعنی زمانی که نجاتمان کامل گردد و جلال بیابیم (به رومیان ۸: ۱۸-۲۵، ۳۰؛ فیلیپیان ۳: ۲۰-۲۱؛ و مقالۀ عمومی: «طریق نجات» مراجعه کنید). این قیام رخدادی ناگهانی خواهد بود. پولس در اول تسالونیکیان ۴: ۱۳-۱۷ مینویسد که خدا آنانی را که در عیسی خوابیدهاند با وی خواهد آورد، یعنی روح کسانی را که قبلا مرده اند. زیرا خود خداوند با صدا و با آواز رئیس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگان در مسیح اول خواهند برخاست. آنگاه ما که زنده و باقی باشیم، با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم. مردگان صاحب بدن جدیدی خواهند شد که نخواهد مرد و کسانیی که زنده اند بدن قبلی شان به بدنی جدید متبدل خواهد شد. این امر در لحظهای، در طرفهالعینی، به مجرد نواختن صور اخیر به وقوع خواهد پیوست (اول قرنتیان ۱۵: ۵۱-۵۳). عیسی همچنین در مورد یک صور بلند آواز سخن میگوید که هنگامی که وی فرشتگان خود را میفرستد تا برگزیدگان را از سرتاسر جهان گرد هم آورند، به صدا در خواهد آمد (متی ۲۴: ۳۰-۳۱؛ مرقس ۱۳: ۲۶-۲۷). عیسی هشدار داد که از دو نفری که در یک بستر خفته اند (یا دو شخصی که در یک مزرعه کار میکنند، یا دو نفری که با هم دستاس میکنند)، یکی به آسمان برگرفته شده، دیگری بر زمین باقی خواهد ماند (متی ۲۴: ۴۰-۴۱؛ لوقا ۱۷: ۳۴-۳۵). بسیاری به این وقایع به عنوان «ربوده شدن» کلیسا اشاره میکنند. اما بازگشت مسیح از این جهت نیز اهمیت دارد که زمان استقرار عدالت و صلح از سوی خدا بر زمین است. عهد عتیق نبوتهای بسیاری دارد در مورد اینکه عیسی مسیح همان ماشیخ موعود است. برخی نبوتها به مرگ او به خاطر غمها و دردهای انسان مربوط میشوند (مزمور ۲۲: ۱-۳؛ اشعیا ۵۳: ۱-۱۲؛ دانیال ۹: ۲۵-۲۶). تقریبا اکثر این نبوتها دو هزار سال پیش با مصلوب شدن و قیام مسیح به تحقق پیوست. گروهی دیگر از نبوتها نیز در مورد برقراری حکومتی عادلانه برای قوم خدا سخن میگویند (اشعیا ۲: ۱-۴، ۱۱: ۱-۱۶؛ ارمیا ۲۳: ۳-۸؛ حزقیال ۳۷: ۱۵-۲۸). این گروه از نبوتها در طی زندگی عیسی بر زمین به تحقق نپیوست. برخی آیات کتاب مقدس در مورد بازگشت مسیح به گونهای سخن میگویند که گویا زمان وقوع آن بسیار نزدیک است (عبرانیان ۱۰: ۲۵؛ یعقوب ۵: ۹؛ اول یوحنا ۲: ۱۸؛ مکاشفه ۲۲: ۷، ۱۲، ۲۰)، اما هیچکس از آن روز و ساعت خبر ندارد. عیسی میگوید که آمدن او به جهت داوری همانند برق در آسمان خواهد بود و تمامی ملتها علامت او را خواهند دید که در آسمان ظاهر خواهد شد؛ در آن زمان ایشانسینه زنی خواهند کرد (متی ۲۴: ۲۷، ۳۰؛ لوقا ۱۷: ۲۴؛ مکاشفه ۱: ۷). عیسی بازگشت خود را به آمدن دزد یا بازگشت ارباببه منزلش بدون خبر قبلی تشبیه کرد (متی ۲۴: ۴۲-۵۱؛ مرقس ۱۳: ۳۴-۳۷؛ مکاشفه ۳: ۳، ۱۶: ۱۵). پولس و پطرس نیز هشدارهای مشابهی میدهند (اول تسالونیکیان ۵: ۱-۴؛ دوم پطرس ۳: ۱۰). با وجود این، کتاب مقدس همچنین تعلیم میدهد که پیش از بازگشت مسیح، نشانههای خاصی وجود خواهند داشت تا ما بفهمیم که بازگشت او به زودی انجام خواهد شد (مرقس ۱۳: ۲۸-۲۹). عیسی فرمود: «و به این بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امتها شهادتی شود؛ آنگاه انتها خواهد رسید» (متی ۲۴: ۱۴؛ مرقس ۱۳: ۱۰). در ایام آخر مردمان شریر در بدی ترقی خواهند کرد، بسیاری ایمان را انکار خواهند کرد و بازگشت مسیح را استهزا خواهند نمود (متی ۲۴: ۹-۱۴؛ دوم تیموتائوس ۳: ۱-۷، ۱۳؛ دوم پطرس ۳: ۳-۱۰؛ یهودا ۱۷-۱۹). عیسی همچنین پیش بینی کرد که بر زمین جنگها، زلزله ها، قحطیها و بیماریهای واگیر خواهند بود و در آسمان نشانههایی در خورشید، ماه و ستارگان دیده خواهد شد (مرقس ۱۳: ۲۴-۲۸؛ لوقا ۲۱: ۱۰-۱۱، ۲۵-۲۶؛ مکاشفه بابهای ۶، ۸، ۹، ۱۶). این روزهای ناگوار، مصیبت عظیم خوانده شده است (دانیال ۱۲: ۱؛ مرقس ۱۳: ۱۹-۲۰؛ مکاشفه ۷: ۱۴). عیسی همچنین در مورد مسیحهای دروغین و انبیای کذبه هشدار داد که آیات و معجزات خواهند کرد تا انسانها را گمراه سازند (مرقس ۱۳: ۶، ۲۱-۲۳). یوحنای رسول مینویسد که به غیر از دجالانی که در زمان او ظاهر شده اند، دجالی بصورتی خاص ظهور خواهد کرد (اول یوحنا ۲: ۱۸-۲۲، ۴: ۱-۳). پولس تسالونیکیان را مجددا مطمئن میسازد که هنوز روز خداوند فرا نرسیده است و به آن مرد شریر اشاره میکند که هنوز ظاهر نشده است اما با هر نوع قوت و آیات و عجایب دروغ ظاهر خواهد شد و مثل خدا در هیکل خدا نشسته خود را مینماید که خداست (دوم تسالونیکیان ۲: ۱-۱۰؛ مکاشفه ۱۲: ۱۴-۱۵). ممکن است این بت در هیکل، همان مکروه ویرانی باشد که عیسی در مورد آن پیشگویی کرد (دانیال ۹: ۲۶-۲۷، ۱۲: ۱۱؛ متی ۲۴: ۱۵؛ مرقس ۱۳: ۱۴). در بابهای ۶-۱۶ از کتاب مکاشفه، رؤیای نمادین بسیاری در مورد مصیبتها و فجایع بزرگ وجود دارد که با بازگشت عیسی به جهت برقراری پادشاهی عادلانهاش به پایان میرسد. بابهای ۱۳-۱۹ در مورد فرمانروایی سیاسی (که به شکل وحش یا جانداری از دریا میآید، تصویر شده است) و نبی کاذبی سخن میگوید که آن اعمال شریرانهای را انجام خواهند داد که در مورد دجال گفته شده است (دانیال ۷: ۲۴-۲۵، ۹: ۲۶-۲۷، ۱۱: ۳۶-۴۵، ۱۲: ۱-۱۳؛ مرقس ۱۳: ۱۴، ۲۲؛ دوم تسالونیکیان ۲: ۱-۱۰؛ اول یوحنا ۲: ۱۸). این فرمانروا سپاهیان دنیا را در «حار مجدون» گرد هم خواهد آورد که با بازگشت مسیح شکست خواهند خورد (مکاشفه ۱۶: ۱۶، ۱۷: ۱۴، ۱۹: ۱۱-۲۱). به نظر میرسد که حزقیال بابهای ۳۸-۳۹ و دوم تسالونیکیان ۲: ۸ نیز این جنگ را توصیف میکنند. مکاشفه ۲۰: ۱-۷ در مورد یک دوره هزار ساله سخن میگوید که طی آن، شیطان در هاویه گرفتار خواهد بود تا دیگر نتواند ملتها را فریب دهد. در این دوره، آنانی که در دوران وحشتناک حکمرانی وحش، به خاطر خود داری از پرستش تمثال او کشته شده اند، زنده خواهند شد. همچنین در مکاشفه میخوانیم: «سایر مردگان زنده نشدند تا هزار سال به اتمام رسید». کسانی که در این زمان زنده میشوند، با مسیح به مدت هزار سال سلطنت خواهند کرد. پس از این دورۀ هزار ساله، شیطان از بند آزاد شده، مجددا ملتها را گمراه خواهد کرد تا آنها را برای جنگ علیه خدا و قومش گرد هم آورد. آنگاه آتش از جانب خدا از آسمان نازل خواهد شد و آنها را نابود خواهد کرد. سپس شیطان به جهنم افکنده خواهد شد و داوری نهایی بر مردگان انجام خواهد پذیرفت. همچنین در مکاشفه میخوانیم: و هر که در دفتر حیات مکتوب یافت نشد، به دریاچه آتش افکنده گردید (مکاشفه ۲۰: ۱۵). سه دیدگاه اصلی در مورد بازگشت مسیح با وجود اینکه در کتاب مقدس آیات بسیاری در مورد بازگشت مسیح وجود دارد، اما بسیاری از مسائل روشن نیست. هیچ آیهای در کتاب مقدس وجود ندارد که به شکلی کامل، ترتیب وقوع رخدادهای زمان آخر را ذکر کرده باشد. به مین دلیل در مورد وقایع زمانهای آخر سه دیدگاه مهم شکل گرفته است. این سه دیدگاه، در خصوص زمان ظهور ثانوی مسیح در ارتباط با دوره هزار ساله باب بیستم کتاب مکاشفه، نگرشهای متفاوتی دارند. دیدگاه نخست معتقد است که عملا بر روی زمین، سلطنتی به مدت هزار سال وجود نخواهد داشت، و این رؤیا نمادی است از سلطنت مسیح در آسمان به همراه ایماندارانی که مرده اند. مسیحیانی که این دیدگاه را دارند، معتقدند که عدد «هزار» به شکلی نمادین بیانگر کاملیت است و نشانگر کل دوره زمانی است که بین زندگی بشری مسیح و بازگشت او وجود دارد. این مسیحیان معتقدند که در بند شدن اژدها ... یا شیطان (مکاشفه ۲: ۲۰)، به گونهای نمادین نمایانگر سرنگونی شیطان از مقامش به هنگام ظهور نخستین مسیح و نیز نمایانگر قدرت بازدارند روحالقدس است (لوقا ۱۰: ۱۸؛ دوم تسالونیکیان ۲: ۷؛ اول یوحنا ۳: ۸). این مسیحیان بر این موضوع تاکید میکنند که نفوس ایمانداران متوفی، هم اکنون همراه مسیح است (مکاشفه ۲۰: ۴؛ دوم قرنتیان ۵: ۶-۸؛ فیلیپیان ۱: ۲۳-۲۴؛ اول تسالونیکیان ۴: ۱۴؛ دوم پطرس ۱: ۱۳-۱۴) و نیز اینکه ملکوت خدا اگر چه آغاز شده است (متی ۱۱: ۱۲، ۱۲: ۲۸؛ کولسیان ۱: ۱۳)، اما به شکل یک حکومت قابل رؤیت در این جهان دیده نمیشود (لوقا ۱۷: ۲۰-۲۱؛ یوحنا ۱۸: ۳۶-۳۷؛ رومیان ۱۴: ۱۷). این مسیحیان معتقدند که پیشگویی دانیال در مورد هفتاد هفته پس از وقایعی که بعد از مرگ و قیام مسیح به وقوع پیوست، تحقق یافت (دانیال ۹: ۲۴-۲۷) یعنی در قالب رخدادهایی چون تاسیس کلیسا، تلاش امپراطور روم برای قرار دادن مجسمهاش در هیکل اورشلیم، و نابودی اورشلیم و هیکل آن که به گذرانیدن قربانیها پایان بخشید. این مسیحیان معتقدند قیامت اول (مکاشفه ۲۰: ۵) فقط به معنی قیام روحانی است و خاطر نشان میسازند که خدا قبلا ما را ... با مسیح زنده گردانید ... و با او برخیزانید و در جایهای آسمانی در مسیح عیسی نشانید (افسسیان ۲: ۴-۶؛ کولسیان ۳: ۱). بر اساس دیدگاه نخست، قیام دوم، قیام بدن خواهد بود و زمانی به وقوع خواهد پیوست که مسیح به زمین بازگردد. این مسیحیان معتقدند که هم برای ایمانداران و هم برای بی ایمانان تنها یک قیام بدنی وجود خواهد داشت، و تنها یک داوری نهایی انجام خواهد شد (دانیال ۱۲: ۲؛ متی ۲۵: ۳۱-۴۶؛ یوحنا ۵: ۲۸-۲۹؛ مکاشفه ۲۰: ۱۱-۱۵). ایمانداران در آسمان، مسیح را به هنگام بازگشتش، ملاقات خواهند کرد (اول تسالونیکیان ۴: ۱۷). اما بلافاصله با او به زمین باز خواهند گشت تا با شیطان و پیروانش نبرد کرده، ایشان را شکست دهند (مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱، ۲۰: ۷-۱۰). طرفداران این دیدگاه معتقدند که نبوتهای عهد عتیق در مورد حکومت دنیایی قوم یهود، به طور کامل در کلیسای مسیح تحقق مییابد (یوئیل ۲: ۲۸-۳۲ را با اعمال ۲: ۱۴-۲۱، و زکریا ۹: ۹-۱۳ را با متی ۲۱: ۱-۹، و ملاکی ۴: ۱-۶ را با متی ۱۱: ۱۱-۱۴، ۱۷: ۱۰-۱۳ و رومیان ۴: ۱۶ و غلاطیان ۴: ۲۲-۳۱ مقایسه کنید). بنابراین، بر اساس این دیدگاه، این گروه از نبوتهای عهد عتیق یا در دوران ما که دوران کلیسا است تحقق مییابند، یا در آسمان جدید و زمین جدید که در بابهای ۲۱ و ۲۲ مکاشفه توصیف شده است. دیدگاه دوم در مورد بازگشت ثانوی مسیح این است که بازگشت وی «پس از دورانی که آرامش و رفاه بر زمین حاکم خواهد بود» به وقوع خواهد پیوست، که در طی آن، اکثر انسانها با ایمان بسوی خدا و مسیح باز خواهند گشت. این دوران شاید دقیقا هزار سال طول نکشد. کسانی که پیرو این دیدگاه هستند، در این مورد که ملکوت مسیح با ظهور نخستین وی قبلا آغاز شده است، با گروه اول هم نظرند؛ اما این گروه در عین حال معتقدند که جهان شاهد گسترش تدریجی ملکوت مسیح از طریق کلیسا خواهد بود (متی ۱۸: ۲۸؛ افسسیان ۱: ۱۹-۲۳). بشارت ملکوت (متی ۲۴: ۱۴) در نهایت باعث خواهد شد تا اکثر انسانها به مسیح ایمان آورند و پس از آن، به مدت هزار سال (یا یک دوره زمانی طولانی)، آرامش و برکت روحانی توسط کلیسا برقرار خواهد شد (یوئیل ۲: ۲۸-۳۲؛ اعمال ۲: ۱۷-۲۱). طرفداران این دیدگاه به نبوتهای بسیاری اشاره میکنند که میگویند ملل زمین از جنگیدن علیه یکدیگر دست کشیده، به شناخت و معرفت خدا علاقمند خواهند شد (اشعیا ۲: ۴۱؛ میکا ۴: ۱-۵؛ زکریا ۸: ۲۰-۲۳). این مسیحیان بر این عقیده اند که بسیاری از نبوتهای دیگر نیز به شکل نمادین به این دوره اشاره دارند، یعنی دورهای که مسیح پیش از بازگشتش توسط کلیسا بر زمین سلطنت میکند (مزمور ۲ و ۷۲؛ اشعیا ۱۱: ۶-۱۰؛ حزقیال ۳۷: ۱۵-۲۸؛ زکریا ۹: ۹-۱۰). دیدگاه دوم با این نظر دیدگاه اول موافق است که بازگشت مسیح، قیام بدنی و داوری نهایی، همه یکباره و درست پیش از برقراری آسمان جدید و زمین جدید که در بابهای ۲۱ و ۲۲ مکاشفه توصیف شده اند، به وقوع خواهد پیوست. دیدگاه سوم در مورد بازگشت مسیح، بر این نظر است که «پیش از آغاز سلطنت هزار ساله»، مسیح به زمین باز خواهد گشت و همه ایمانداران قیام خواهند کرد تا در این دوره با وی سلطنت کنند. مسیحیانی که این دیدگاه را دارند، معتقدند که انبیا به شکلی نمادین سخن گفته اند، اما بر این موضوع تاکید دارند که تمامی رخدادهایی که به شکل نمادین توصیف شده اند، عملا به وقوع خواهند پیوست. بنابراین، اکثر این مسیحیان معتقدند که وعدههای عهد عتیق به یهودیان، در سلطنت هزار ساله آینده عملا تحقق خواهند یافت (اشعیا ۱۱: ۱-۶، ۶۵: ۱۸-۲۵؛ ارمیا ۲۳: ۵-۸؛ حزقیال ۳۷: ۱۵-۲۸؛ زکریا ۱۴: ۹-۲۱). در رومیان ۱۱: ۲۵-۲۹، پولس رسول به وعدههای عهد عتیق اشاره میکند تا نشان دهد که یهودیان در نهایت به انجیل ایمان خواهند آورد. به علاوه، این مسیحیان معتقدند که تمامی دورههای زمانی که در نبوتها به آنها اشاره میشود، صرفا جنبه نمادین ندارند و به شکلی دقیق به وقوع خواهند پیوست. آنان معتقدند که بابهای ۶-۱۹ مکاشفه، توصیف کننده مصیبتی عظیم در آینده میباشد که دقیقا پیش از بازگشت مسیح به جهت برقراری سلطنت هزار ساله اش، به وقوع خواهند پیوست (دانیال ۱۲: ۱؛ مرقس ۱۳: ۲۴-۲۷؛ لوقا ۲۱: ۱۰-۱۱، ۲۵-۲۷). آنان معتقدند که هفتاد هفته ذکر شده به زبان دانیال (دانیال ۹: ۲۴-۲۷)، دقیقا معادل ۴۹۰ سال است. ۶۵ «هفتۀ» نخست (یا ۴۸۶ سال) از صدور فرمان به جهت تعمیر نمودن و بنا کردن اورشلیم که در سال ۴۴۵ پیش از میلاد مسیح صادر شد آغاز شده (نحمیا ۲: ۱-۹) و تا ظهور مسیح رئیس، یعنی عیسی، ماشیخ موعود به طول انجامید. این مسیح موعود باید منقطع شده (یعنی اتفاقی که با مرگ مسیح بر صلیب تحقق یافت)، و اورشلیم و هیکل آن باید منهدم گردد (که این امر در سال هفتاد میلادی بوسیله سپاهیان رومی تحقق یافت). این مسیحیان معتقدند که رخدادهای هفتاد «هفته» یا هفت سال نهایی، در یک قرن پس از مرگ مسیح تحقق نیافتند، بلکه در دوره زمانی هفت ساله مصیبت عظیم و درست پیش از بازگشت مسیح برای برقراری پادشاهی اش، به وقوع خواهند پیوست. طبق این دیدگاه سوم، پادشاه یا آن رئیس که میآید (دانیال ۷: ۲۴-۲۵، ۹: ۲۶-۲۷، ۱۱: ۳۶) با آن مرد شریر که پولس به او اشاره میکند (دوم تسالونیکیان ۲: ۱-۱۰)، و نیز با وحش یا نبی کاذب بابهای ۱۳-۱۹ مکاشفه، یکی است. این رئیس یا پادشاه در اواسط دوره مصیبت هفت ساله، عهد خود را با قوم اسرائیل نقض کرده، تمثال خود را در هیکل جدید یهودیان به جهت پرستش بر پا خواهد داشت (حزقیال بابهای ۴۰-۴۷؛ دانیال ۹: ۲۷، ۱۳: ۱۱؛ مرقس ۱۳: ۱۴؛ دوم تسالونیکیان ۲: ۴؛ مکاشفه ۱۳: ۱۴-۱۵). در طی این دورۀ مصیبت، بسیاری از یهودیان و نیز اشخاص بسیاری از ملل مختلف جهان، به عیسی ایمان خواهند آورد (رومیان ۱۱: ۲۵-۳۱؛ مکاشفه ۶: ۹-۱۱، ۱۴: ۳، ۱۵: ۲-۴، ۲۰: ۴). در پایان دوران مصیبت عظیم، با بازگشت عیسی مسیح، سپاهیان وحش در حار مجدون نابود خواهد شد (زکریا ۱۴: ۱-۹؛ مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱). پیروان این دیدگاه معتقدند که متی ۲۵: ۳۱-۴۱ توصیف کننده داوری بر ملتها، پیش از آغاز سلطنت هزار ساله زمینی است؛ و نیز معتقدند هر دو قیام مورد اشاره در مکاشفه ۲۰: ۱-۱۲ قیام بدنی هستند، بدین معتی که قیام نخست، قیام ایماندارانی است که پیش از سلطنت هزار ساله چشم از جهان فرو بسته اند؛ و قیام دوم، قیام بی ایمانان به جهت داوری نهایی است. آنگاه آسمان و زمین قدیم توسط آتش نابود شده،آسمان و زمین جدید آفریده خواهد شد (دوم پطرس ۳: ۱۰-۱۳؛ مکاشفه ۲۱: ۱). در میان کسانی که پیرو دیدگاه سوم هستند، در مورد زمانی که ایمانداران قیام کرده (یا بدنشان متبدل خواهد شد) تا خداوند را در آسمان ملاقات کنند، اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر این عقیده اند که بازگشت مسیح شامل دو بازگشت به زمین است؛ بازگشت نخست، بازگشتی کوتاه و ناگهانی و در ابرهاپیش از آغاز دوره مصیبت خواهد بود و بدین منظور صورت میگیرد تا تمام کسانی که پیش از آن به عیسی ایمان داشته اند، زنده شوند (اول تسالونیکیان ۴: ۱۷)؛ پس از آن، مسیح و ایمانداران به آسمان میروند تا در بزم نکاح بره شرکت جویند (متی ۲۵: ۱-۱۳؛ مکاشفه ۱۹: ۹). این بازگشت نخست غیره منتظره و همانند آمدن دزدی در شب خواهد بود (متی ۲۴: ۴۲-۵۱؛ اول تسالونیکیان ۵: ۱-۴؛ مکاشفه ۳: ۳). بازگشت دوم، بازگشت عملی مسیح به زمین به همراه ایمانداران قیام کرده خواهد بود تا وحش را شکست دهد و پادشاهی خود را بر زمین آغاز کند. عیسی در یوحنا ۱۴: ۲-۳ وعده داد که از آسمان باز خواهد گشت تا ما رابرداشته و با خود ببرد. این مسیحیان به جدایی ناگهانی بین کسانی که برداشته شده و کسانی که واگذارده میشوند، اعتقاد دارند (متی ۲۴: ۴۰-۴۱). پولس رسول میگوید خدا ما را تعیین نکرد برای غضب (اول تسالونیکیان ۵: ۹). عیسی به ما تعلیم داد که دعا کنیم تا از جمیع این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات بیابیم (لوقا ۲۱: ۳۶). این مسیحیان خاطر نشان میسازند که مکاشفه ۲۰: ۴-۶ تنها در وصف کسانی است که به خاطر خود داری از پرستش وحش سر بریده شده اند. این مسیحیان معتقدند که تمامی ایمانداران حقیقی، پیش از آغاز مصیبت، قیام خواهند کرد و به آسمان خواهند رفت؛ قیام مشروح در مکاشفه ۲۰: ۴-۶ تنها شامل کسانی میشود که در طی دورۀ هفت ساله مصیبت ایمان آورده اند و سپس جان سپرده اند. قیام بی ایمانان قبل از داوری نهایی خواهد بود. با وجود این، برخی از مسیحیان که پیرو دیدگاه سوم در مورد بازگشت مسیح هستند (یعنی این دیدگاه که عیسی پیش از دوره سلطنت هزار ساله باز خواهد گشت)، معتقدند که در طی مصیبت هفت ساله، کلیسا نیز در آزار و جفا خواهد بود. آنان نیز با این دیدگاه موافقند که مسیحیانی که در زمان آمدن مسیح زنده اند، به آسمان ربوده خواهند شد تا با مسیح که همراه با ایمانداران فوت شده میآید، ملاقات کنند؛ اما از آنجا که آنان معتقدند این بازگشت مسیح پس از دوره مصیبت هفت ساله به وقوع خواهد پیوست، پس میگویند که عیسی در آن زمان وحش را در حار مجدون شکست داده، ملکوت خود را برقرار خواهد کرد. آنان خاطر نشان میسازند که آوای ناگهانی صور و گرد هم آمدن ایمانداران قیام کرده در متی ۲۴: ۱۵-۳۱، به بازگشت مرئی مسیح با قدرت و جلال و پس از یک دوران جفای هولناک مربوط شده است. آنان همچنین میگویند که نبوت لوقا ۱۷: ۲۶-۳۷ در مورد ربوده شدن یک فرد و ماندن فرد دیگر، به نابودی و خرابی ناگهانی ارتباط داده شده است. از نظر آنان، عیسی هیچگاه تعلیم نداد که دو بار خواهد آمد. بنابراین، آنان نیز همراه با پیروان دیدگاه اول و دوم، معتقدند که بازگشت ثانوی مسیح رویدادی است واحد. اما برخلاف دو دیدگاه نخست، معتقدند که بازگشت مسیح پیش از سلطنت هزار ساله او بر زمین خواهد بود. این مسیحیان معتقدند که تنها دو نوع قیام وجود دارد. قیام اول قیام همه ایمانداران به هنگام بازگشت مسیح پس از مصیبت عظیم و پیش از آغاز سلطنت هزار ساله خواهد بود؛ و قیام دوم قیام بی ایمانان خواهد بود که پیش از داوری نهایی انجام خواهد شد. خلاصه ما هر دیدگاهی که در مورد بازگشت مسیح داشته باشیم، نباید در مورد این موضوع به جر و بحث و مجادله بپردازیم. همه ما به بازگشت عیسی مسیح ایمان داریم که طی آن، او ما را برای حیات جاودانی زنده خواهد ساخت. جزئیات دقیق این امر در نجات ما تاثیری ندارد. بازگشت مسیح باید به ما در زندگی شخصی و خدمتمان قوت قلب بدهد. کلام خدا به ما هشدار میدهد که اجازه ندهیممشعلهای ایمان و شهادتمان خاموش شود (متی ۲۵: ۱-۱۳). به ما هشدار داده شده که در رفتارمان بیدار و هشیار بوده و درهر سیرت مقدس باشیم و اجازه ندهیم دلهایمان با اندیشههای دنیوی سنگین گردد (لوقا ۲۱: ۳۴-۳۶؛ اول تسالونیکیان ۵: ۴-۱۱؛ دوم پطرس ۳: ۱۱-۱۴). پس ما باید بیدار باشیم تا مبادا هنگامی که صاحب خانه آید، ما را خفته یا در حال ستم به دیگران ببیند؛ ما باید در حال انجام کاری باشیم که او به ما سپرده است (متی ۲۴: ۴۵-۵۱، ۲۵: ۱۴-۳۰؛ مرقس ۱۳: ۳۵-۳۷؛ اول قرنتیان ۳: ۱۱-۱۵، ۱۵: ۵۸؛ دوم قرنتیان ۵: ۱۰). این کار میتواند بشارت دادن (متی ۲۴: ۱۴؛ مرقس ۱۳: ۱۰)، یا خدمات مختلف به دیگران باشد (متی ۲۵: ۳۱-۴۶). توبه ما، رفتار ما و شهادت ما عملا میتواند باعث تسریع در بازگشت او شود (مرقس ۱۳: ۱۰؛ اعمال ۳: ۱۹-۲۱؛ دوم پطرس ۳: ۱۱-۱۲). زیرا که فیض خدا ... ما را تادیب میکند ... تا با خرد اندیشی و عدالت و دینداری در این جهان زیست کنیم. و آن امید مبارک و تجلی جلال خدای عظیم و نجاتدهنده خود ما عیسی مسیح را انتظار کشیم (تیطس ۲: ۱۱-۱۳). آمین بیا،ای خداوند عیسی (مکاشفه ۲۰: ۲۲).
No comments:
Post a Comment