مادرم...
امشب تمام شد.
هشت سال چهارشنبه هاي قزل حصار و پياده با زانوي ورم كرده رفتن ها در برف و بوران تا سالن ملاقات.
هشت سال هفته اي چند دقيقه ديدار در سالن طبقه چهارم بي آسانسور اوين.
هشت سال راهروي زير زميني بي پايان زندان رجايي شهر، با زمستان هاي استخوان سوز و تابستان هاي دم كرده.
مادرم تمام شد.
فرصت ملاقات به پايان رسيد.
مثل پرده هاي اتوماتيك اوين كه راس بيست دقيقه تو را از پشت كابين ملاقات فرزندت ميگرفتند.
فرصت ملاقات به پايان رسيد.
مثل تلفن هاي پشت شيشه قزل حصار كه جمله؛ پسرم مراقب باش،هواسرده، سرما نخوري....را بي پاسخ ميگذاشتند.
مادرم تمام شد.
نمازهاي طولاني را پايان بده. نذر هاي ادا نشده را فراموش كن.نگهبانان تندخوي محافظ پسرت را ببخش.
پله هاي بي پايان دادگاه و دادسرا را ببخش.
تلفن هاي خراب رجايي شهر را ببخش.
وكلاي تعييني و تسخيري مزدور را ببخش.
ما پسران بي پول و پارتي بي دست پايت را ببخش.
دختر زشتت را كه عشوه نميداند ببخش.
مسؤل بي شرم روزهاي ملاقات حضوري را ببخش.
خواب هايي كه معجزه نمي توانند را ببخش.
چهار پايه پنج صبح را ببخش.
طنابي كه پاره نشد را ببخش.
قاضيان دروغگو را ببخش.
مردمان هتاك را ببخش.
پدر ژپتو را ببخش.
مادرم تمام شد.
هشت سال انتظار آزادي تمام شد.
هشت سال انتظار وام جعاله براي حق الوكاله وكيل تمام شد.
هشت سال نامه نگاري به خدا و و بنده گان ناخلف خدا تمام شد.
مادرم تمام شد.
هشت سال سكوت كمانچه محسن كه هميشه فالش بود.
كه هميشه خارج ميزد.
كه هميشه در شك بود.
كه هميشه سوال مي كرد.
مادرم تمام شد.
اكنون آرام بگير.
به زانوي ورم كرده ات
به قوزك پاي ملتهبت.
به نمره عينك ته استكاني شده ات.
به قلب هشت سال منتظرت
كمي امان بده
آرام بگير، سكوت كن.
ديگر تمام شد
مادرم تمام شد.
---------------
*محسن امیراصلانی، زندانی عقیدتی که تا ۲۴ساعت پیش ازاعدامش، خبری ازاو در رسانه‌ها منتشر نشده بود، سحرگاه روزچهارشنبه، دوم مهرماه ۱۳۹۳ در زندان رجایی‌شهرکرج اعدام شد.
محسن امیراصلانی زنجانی(متاهل و ۳۷ ساله) درسال ۱۳۸۵ به اتهام«بدعت در دین» توسط سازمان اطلاعات تهران دستگیر شد. او روان‌شناس بود و به مذهب علاقه زیادی داشت. به همین خاطر کلاس‌های مشاوره دینی و تفسیر قرآن تشکیل داد و مراجعانش را با تفاسیر قرآن و احکام دینی مورد مشاوره قرار می‌داد.
وی درتفسیر«سوره یونس» معتقد بوده که یونس پیامبراز دل نهنگ بیرون نیامده است. این اعتقاد وی باعث شد تا او به اتهام«توهین به حضرت یونس» دستگیر و مورد بازجویی قرار گیرد.
پس از اعدام محسن امیراصلانی، فعالین سیاسی و مدنی در بهت واعتراض فرو رفتند، به طوری‌که این اقدام واکنش مقامات قضایی را در پی داشت. آن‌ها اعلام کردند محسن امیراصلانی نه به خاطر«عقیده» اش، بلکه به خاطر«تجاوز به عنف» اعدام شده است.
به جهت اهمیت موضوع، وبسایت سحام برای نخستین باراقدام به انتشار حکم دیوان عالی کشور و برگه مخصوص این زندانی عقیدتی در زندان رجایی شهر کرج را می کند که در لینک زیر میتوانید مشاهده فرمایید:
کمپین درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت
۸ مهر, ۱۳۹۳
No comments:
Post a Comment